سالانه بیش از 90 هزار دانش آموز پایه اول ابتدایی وارد دنیای علم و دانش میشوند. دنیایی که در ابتداییترین سطح آموزشی آن، اساسیترین بینشها و تفکرات فرهنگ غالب در ذهن خام و بالقوه کودک نقش میبندد.
بیشک مسئولان ستادی و اجرایی پیشتر به این امر واقف بوده و تمهیدات و تدابیر لازم برای آموزش صحیح و هدایت اصولی سرمایههای آینده مملکت را اندیشیده و اجرا میکنند ، اما به نظر میرسد با توجه به گسترش روزافزون ارتباطات جوامع و تأثیرپذیری آنها از یکدیگر، دقتنظری که لازم و ملزوم هدایت آموزش و پرورش این قشر بالقوه به حساب میآید، در لابلای کیف و کتاب دانشآموزان راه گم کرده و مسئولان مربوطه از نفوذ و تأثیر آن بر فرهنگ غنی و درخشان تمدن ایرانی غافل ماندهاند.
غفلتی که "هریپاترها"، "بنتنها" و "باربیها" را در قالب لوازم التحریر جایگزین ارزشهای ایرانی-اسلامی کرده و روز به روز دامنه گسترش آن در بین دانشآموزان افزایش مییابد.
در حالیکه خیلیها نسبت به تأثیر روانی پیامهای ارسالی این ابزار ظاهرا بیخطر لوازم التحریر از مهمترین ابزار آموزشی، کاری و حتی زندگی جامعه امروزی شده و علاوه بر این در هر خانواده این حداقل یک نفر دانشآموز مقطع ابتدایی میتوان یافت که با این ابزار سر و کار دارند. با نگاهی اجمالی به طرحها و اشکال لوازم التحریر این قربانیان ناخواسته فرهنگی، میشود به عمق فاجعه پی برد.
فاجعهای که فرهنگ ایرانی-اسلامی را هدف گرفته و "بتمنها" و "باربیها" اسطوره و سلطان فکری آیندهسازان این مملکت شده است.
"رضا علوی" کارشناس هنری سنتی در خصوص نفوذ و احاطه نگرانکننده فرهنگ غربی بر ذهن دانشآموزان میگوید: همانقدر که الان یک دانشآموز اول ابتدایی، "مرد عنکبوتی" را میشناسد، "رستم" یا "فردوسی" را نمیشناسد.
وی اضافه میکند: تصاویر و اشکالی که بر روی لوازم التحریر امروزی نقش بسته اکثرا منشأ خارجی داشته و تقریبا در بین دانشآموزان جا افتاده و حتی شخصیت این تصاویر ملکه ذهنی بسیاری از دانشآموزان شده است.
وی با اشاره به موضوع پایاننامه ارشد خود با موضوع "کودک و هنرهای سنتی" میافزاید: نسل نو، ذهن حساس و پویایی دارد که به نظر میرسد جلوتر از زمان خود حرکت میکند، بنابراین برای هدایت این نسل باید پیشبینیها و پیشگیریها را قبلا انجام داد چرا که پس از شکلگیری علایق، تغییر در آن بسیار سخت و حتی غیرممکن است.
"علوی" معتقد است: ذهن کودک آماده جذب خوراک فرهنیگ است، وقتی بدون ملاحظه و نظارت کافی، اسباببازی، لوازم التحریر و بازیهای رایانهای فاقد ارزش را برای کودک خود تهیه میکنیم، در واقع ناخواسته او را در ابتدای شکلگیری تفکرات و ارزشهای فکری از فرهنگ خود دور و به فرهنگ بیگانه سوق میدهیم.
یکی از فروشندگان عمده لوازم التحریر با اشاره به افزایش علاقهمندی نسل جدید به موضوعات جذاب روز میگوید: خیلی از تولیدکنندگان داخلی ترجیح میدهند از تصاویر جذاب و به روز خارجی بر روی محصولات خود استفاده کنند، چرا که فروش بهتر و بیشتری دارد.
وی اضافه میکند: اما این فقط کافی نیست که ما از اسطورههای ایرانی یا آثار تاریخی خود بر روی لوازم التحریر استفاده کنیم و انتظار داشته باشیم بهتر از لوازم التحریر خارجی در بین دانشآموزان استقبال شود، بلکه باید ابتدا ذهنیت جامعه و کودک را برای پذیرش و جذب آن آماده کنیم.
وی سپس به خاطرهای اشاره میکند که وقتی از چند دانشآموز در مورد آینده آنها پرسیدند، یکی گفت خلبان، دیگری گفت معلم و یکی دیگر گفت در آینده میخواهد "مرد عنکبوتی" شود!
"مرد عنکبوتی" تنها الگوی دانشآموزان ما نیست بلکه هر شخصیت تخیلی و پوشالی که با تبلیغات رسانهایی در ذهن کودک مینشیند با غفلت خود ما تبدیل به اسطوره و الگو برای آنها میشود.